پادشاهی کیخسرو شصت سال بود . وقتی خسرو شاه شد عدل و داد در همه جا گسترده شد .
رستم و زال با سپاهیان به نزدش شتافتند وقتی به ایران رسیدند گیو و گودرز و توس به استقبالشان آمدند و وقتی چشم خسرو به رستم افتاد اشک از چشمانش سرازیر شد و بسیار از رستم تمجید کرد و صورت زال را بوسید
کتاب شاهنامه به نثر از سیاوش تا کیخسرو
کتاب شاهنامه به نثر از سیاوش تا کیخسرو که نوشته پادشاهی کیخسرو شصت سال بود . وقتی خسرو شاه شد عدل و داد در همه جا گسترده شد .
رستم و زال با سپاهیان به نزدش شتافتند وقتی به ایران رسیدند گیو و گودرز و توس به استقبالشان آمدند و وقتی چشم خسرو به رستم افتاد اشک از چشمانش سرازیر شد و بسیار از رستم تمجید کرد و صورت زال را بوسید .رستم او را می نگریست و به شباهت زیاد شاه و سیاوش می اندیشید . روز بعد شاه همه بزرگان را جمع کرد و گفت که می خواهد تمام مرز ایران را ببیند و به شکار بپردازد .
پس به همراه رستم و بزرگان به راه افتاد و هر جا ویرانی دید آباد ساختند و تمام مرز و بوم را گشتند و به سوی کاووس بازگشتند .روزی کاووس و خسرو به همراه زال و رستم نشسته بودند و از هر دری صحبت می کردند . از افراسیاب سخن به میان آمد و کاووس به یاد سیاوش غمگین شد و به خسرو گفت: از تو می خواهم به خاطر خویشاوندی مادرت به افراسیاب نپیوندی و انتقام پدرت را از او بگیری .خسرو به سوی آتش رفت و به دادار سوگند خورد که از افراسیاب انتقام بگیرد پس سندی نوشتند و زال و رستم هم بر آن گواهی کردند.
خسرو بزرگان را جمع کرد و گفت : من تمام ایران را گشتم و کسی را از افراسیاب راضی ندیدم همه از دست او ناراضی هستند و من بیشتر از همه و نیای من کاووس نیز به خاطر سیاوش بسیار از او ناراحت است . او کسی است که حتی به دخترش هم شکنجه روا داشت و برادرش را هم کشت .دیگر اینکه او نوذر را کشت و در ایران همه مردم از او داغدارند حال اگر با من همراهی کنید او را نابود می کنیم . همه بزرگان پذیرفتند . پس خسرو تمام بزرگان را گردآورد و از بین خویشان کاووس صدوده سپهبد رازیر فرماندهی فریبرز قرار داد و هشتاد تن از فرزندان نوذر را به زرسپ فرزند توس سپرد .
گودرز هم هفتادوهشت نبیره و پسر داشت که تحت فرمانش بودندو از نژاد گژدهم هم شصت و سه تن به فرماندهی گستهم قرار داشتند و صد سوار از خویشان میلاد تحت فرماندهی گرگین قرار داشت . هشتادوپنج تن از نژاد توابه بودند که برته نگهدارشان بود . سی و سه جنگی از نژاد پشنگ زیر فرماندهی ریو داماد توس بود . هفتاد مرد از خویشان برزین زیر نظر فرهاد بودند و از نژاد گرازه صدوپنج نفر تحت فرماندهیش بودند . هشتاد مرد از نژاد فریدون تحت فرماندهی اشکش بودند و سپاهی هم زیر فرماندهی کنارنگ قرار داشت . همه آماده جنگ با توران شدند .
خسرو صد تخته دیبای روم و خز و یک جام پرگوهر را نشان داد و گفت : آن را به کسی می دهد که پلاشان را بکشد . بیژن پسر گیو داوطلب شد . سپس دوصد جامه زرنگار و دیبا و پرنیان و دو گلرخ زیبا را نشان داد و گفت : این هدیه کسی است که تاج تژاورا برای من بیاورد زیرا تاج را افراسیاب برسرش نهاد و او را داماد خود خواند .بیژن دوباره از جاجست و این مسئولیت را به عهده گرفت .
سپس شاه ده غلام و ده اسب با لگام زرین و ده زیبارو را آورد و گفت : اینها را به کسی می دهم که کنیز تژاو اسپینوی زیبارو را بیاورد. دوباره بیژن اعلام آمادگی کرد . شاه گفت تا ده جام زرین پراز مشک و جامی از بیجاده و ده جام نقره و جامی از لاجورد که پراز عقیق و زمرد بود و ده غلام و ده اسب زرین آوردند و گفت : اینها از آن کسی که سر تژاو را نزد دلاور سپاه بیاورد . اینبار گیو اعلام آمادگی کرد .
مشخصات کتاب شاهنامه به نثر از سیاوش تا کیخسرو
تعداد صفحات | 192 صفحه |
---|---|
نویسنده | سید موسی حسینی |
ناشر | انتشارات جاجرمی |
تعداد جلد | تک جلدی |
موضوع | داستانهای فارسی قرن 14 برگزیده |
شابک | 978-964-2928-57 |
سلامت فیزیکی کالا |
شما هم درباره این کالا پرسش ثبت کنید
امتیاز کاربران به: کتاب شاهنامه به نثر از سیاوش تا کیخسرو | (0 نفر )
هنوز امتیازی ثبت نشده است
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر دهید.
دیدگاه خریدار