“ملت عشق” داستان زندگی زنی در غرب را روایت میکند که با عرفان شرق آشنا میشود.شاید عشق تنها دلیلی بود که «اللا» را از زندگی آرام و تکراری اش جدا کرد و در مسیری متلاطم قرار داد.
کتاب ملت عشق اثر الیف شافاک
کتاب ملت عشق اثر الیف شافاک داستانی عاشقانه از دلدادگی و رهایی است. داستان زندگی آرام و یکنواخت زنی در غرب است که درگیر اندیشههای عرفانی شرق میشود.
«اللا روبینشتاین» چهل ساله در بیست سال اخیر همه زندگیاش را با توجه به زندگی زناشوییاش تنظیم کرده بود. تنها دلیل و عاملی که سمت و سوی زندگیاش را تعیین میکرد خانه و آسایش خانوادهاش بود. تا اینکه بعد از بیست سال زندگی مشترک یک روز صبح خود را از بند این زندگی آزاد کرد و تک و تنها به سفری رفت که پایانی نامعلوم دارد.
الا یک همسر و مادر است که همه زندگی خود را صرف خانواده کرده است. با اینکه همسر الا ، دیوید ، دندانپزشک مشهوری بود و معیشت آنها در یک سطح ایده آل قرار داشت اما عشق و صمیمیتی در میان آنها نبود.
الا این موضوع را پذیرفته بود و همه خواسته های خود را تغییر داده بود و فقط به فکر بچههایش بود. اما با این حال رابطه الا با خانوادهاش هم چندان خوب نبود.
طبق تشبیه کتاب ملت عشق، الا شبیه یک برکه بود، یک برکه راکد که بعد از گذشت بیست سال زندگی مشترک با همسر خود، خود را بازنده این زندگی میبیند. سرانجام در اولین روزهای 40 سالگی تصمیم میگیرد از قید و بند این زندگی آزاد شود و زندگی خود را تغییر دهد.
در بخشی از کتاب “ملت عشق” می خوانید:
«خیلی وقت پیش بود. به دلم افتاد رمانی بنویسم. ملت عشق. جرئت نکردم بنویسمش. زبانم لال شد، نوک قلمم کور. کفش آهنی پایم کردم. دنیا را گشتم. آدمهایی شناختم، قصههایی جمع کردم. چندین بهار از آن زمان گذشته. کفشهای آهنی سوراخ شده؛ من اما هنوز خامم، هنوز هم در عشق همچو کودکان ناشی… مولانا خودش را «خاموش» مینامید؛ یعنی ساکت. هیچ به این موضوع اندیشیدهای که شاعری، آن هم شاعری که آوازهاش عالمگیر شده، انسانی که کار و بارش، هستیاش، چیستیاش، حتی هوایی که تنفس میکند چیزی نیست جز کلمهها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته چطور میشود که خودش را «خاموش» بنامد؟ کائنات هم مثل ما قلبی نازنین و قلبش تپشی منظم دارد. سالهاست به هر جا پا گذاشتهام آن صدا را شنیدهام. هر انسانی را جواهری پنهان و امانت پروردگار دانستهام و به گفتههایش گوش سپردهام. شنیدن را دوست دارم؛ جملهها و کلمهها و حرفها را… اما چیزی که وادارم کرد این کتاب را بنویسم سکوت محض بود. اغلب مفسران مثنوی بر این نکته تاکید میکنند که این اثر جاودان با حرف «ب» شروع شده است. نخستین کلمهاش «بشنو!» است. یعنی میگویی تصادفی است شاعری که تخلصش «خاموش» بوده ارزشمندترین اثرش را با «بشنو» شروع میکند؟ راستی، خاموشی را میشود شنید؟ همة بخشهای این رمان نیز با همان حرف بیصدا شروع میشود. نپرس «چرا؟» خواهش میکنم. جوابش را تو پیدا کن و برای خودت نگه دار. چون در این راهها چنان حقیقتهایی هست که حتی هنگام روایتشان هم باید به مثابه راز درآیند.»
مشخصات کتاب ملت عشق اثر الیف شافاک
تعداد صفحات | 399صفحه |
---|---|
نویسنده | الیف شافاک |
مترجم | زهره قلیپور |
ناشر | آتیسا |
تعداد جلد | تک جلدی |
موضوع | رمان |
شابک | 9786008951537 |
اصالت و سلامت فیزیکی کالا |
شما هم درباره این کالا پرسش ثبت کنید
امتیاز کاربران به: کتاب ملت عشق اثر الیف شافاک | (0 نفر )
هنوز امتیازی ثبت نشده است
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر دهید.
دیدگاه خریدار