آيا شما ريزپرخاشگريد؟
آيا شما ريزپرخاشگريد؟

آيا شما ريزپرخاشگريد؟ پژوهشگران حوزه “تنوع فرهنگی” و “عدالت اجتماعی”، با پیشرفت ابزارهای علمی، به مشاهده، بررسی و تحلیل دقیق رفتار و زبان افراد جامعه می‌پردازند و در پی راهکارهایی هستند تا با به کارگیری و آموزش آنها، مقوله‌هایی همچون تبعیض‌نژادی و جنسیتی و به حاشیه راندن اقلیت‌ها به حداقل برسد.

یکی از مفاهیمی که در این حوزه در سالیان اخیر مود توجه بسیاری از محققان بوده است، ریزپرخاشگری است. ریزپرخاشگری چیست؟ و شناخت آن چه اهمیتی می‌تواند داشته باشد؟

اصطلاح “ریزپرخاشگری” را چستر پی‌یرس، استاد علوم تربیتی دانشگاه هاروارد در سال ۱۹۷۳ ابداع کرد و سپس پژوهشگران دیگر، مطالعه درباره آن را گسترش دادند. بنا به تعریف دِرالد سو، استاد روانشناسی دانشگاه کلمبیا، ریزپرخاشگری یعنی “به کار بردن عبارات گفتاری کوتاه و حرکات و اشارات کلامی و غیرکلامی که، چه سهوی چه عمدی، حاوی توهین، سرزنش و تحقیر دیگران باشد”.

به طور خاص، ریزپرخاشگری از طریق پیام‌هایی نهفته در درون عبارات، جملات و حتی حرکات و اشارات دست و صورت، توهین‌های نژادی، جنسیتی و اجتماعی را حمل می‌کند. در بسیاری از اوقات، گوینده ممکن است نه تنها قصد توهین نداشته باشد بلکه هدفش نوعی تعریف و تمجید باشد.

در این صورت، گوینده ناخودآگاه به توهین و سرزنش طرف مقابل دست می‌زند بدون آنکه از رفتار خود و عواقب آن آگاهی داشته باشد زیرا ریزپرخاشگری ممکن است ظاهر ناخوشایندی نداشته باشد اما منجر به سرکوب، تمسخر و سرزنش اقلیت‌ها شود. یادگیری و شناسایی ریزپرخاشگری به ما کمک می‌کند تا در گفتار و رفتارمان از به حاشیه راندن دیگران و تبعیض رفتاری حتی بصورت کاملا سهوی خودداری کنیم.

در این جا به معرفی و بررسی اجمالی مثال‌هایی از ریزپرخاشگری، بر اساس انواع پیام‌های که منتقل می‌کنند، می‌پردازم. لطفا توجه داشته باشید که ریزپرخاشگری در اکثر موارد انواع متفاوتی از توهین و تحقیر را همزمان در پی دارد.

– کلیشه های نژادی، جنسیتی: “ایول، بهت نمی آد”

تصور کنید فردی در تعریف از فرزند دیگری می‌گوید:

“ایول؛ به دخترت نمیاد اینقد فعال باشه!”

این ریزپرخاشگری، فارغ از هر نیتی که گوینده داشته باشد، خواسته یا ناخواسته، گروهی بزرگتر از مخاطب را تحقیر می‌کند و به حاشیه می‌راند. پیام این ریزپرخاشگری این است که دخترها معمولا فعال نیستند. این پیام حامل یک کلیشه تحقیرآمیز جنسیتی است.

در مثالی دگر تصور کنید که مثلا یک فرد سفیدپوست به دوست رنگین پوستش، پس از اینکه مسئله‌ای مشکلی را حل کرده، بگوید:

“ایول پسر؛ بهت نمیاد اینقد باهوش باشی”

این ریزپرخاشگری به معنای این است که “معمولا رنگین پوستان به اندازه سفیدپوست‌ها باهوش نیستند”. با به کار بردن این عبارت، یک کلیشه تبعیض ‌آمیز نژادی تقویت می‌شود، حال آنکه در ظاهر ممکن است تعریف و تمجید محسوب شود.

در واقع ساختار این ریزپرخاشگری به این شکل است:

· ایول؛ به (…) نمیاد (…)

در این ساختار، هر اسمی را درون پرانتز اول قرار دهید، او را به گروهی (احتمالا اقلیت) منتسب می‌کنید و هر توصیف و یا عملی را در پرانتز دوم قرار دهید، آن را از ویژگی‌ آن گروه نمی‌دانید و فرد مورد مخاطب را، همراه با نوعی تعجب پنهان، به حاشیه می‌رانید. این نوع جملات حتی اگر به قصد تعریف باشد، پیامی جز سرزنش و تحقیر ندارد.

– غریبه سازی: “جدا اهل کجایی؟”

پرسش‌هایی همچون:

“اهل کجایی؟کجا بزرگ شدی؟”

یا عباراتی مثل:

“چقد لهجه (…)ت خوبه؛ شما بهش چی می‌گین”

شامل پیام های تحقیرآمیزی هستند که محل تولد و زبان مخاطب را هدف قرار می‌دهند و پیام کلی‌شان این است: “شما احتمالا غریبه هستید”. ریزپرخاشگری‌های اینچنینی به جز غریبه سازی مخاطب و به حاشیه راندن او، کلیشه‌های تحقیرآمیز قومی و نژادی را تقویت می‌کند.

در دو مثال آخر، زبان و بویژه لهجه گروهی از افراد هدف حمله قرار می‌گیرد بویژه اگر مخاطب مهاجر و خارجی باشد. حتی ممکن است مردم یک کشور که اهل مناطق متفاوتی هستند از این گونه جملات به کرات استفاده کنند. یک نمونه دیگر از این نوع ریزپرخاشگری جملاتی از این دست است بویژه، همانطور که ذکر شد، زمانی که مکالمه بین فرد بومی و یک مهاجر باشد:

حساب تو از بقیه ()ها جداست! شما اعتبار (نام شهر، کشور) هستی!

با گفتن این جملات، به صورت آشکارتری اقلیت منتسب به مخاطب به حاشیه رانده می‌شود.

– افسانه شایسته سالاری: “بهترین‌ها همیشه موفق‌اند”

یک نوع از ریزپرخاشگری زمانی است که در برخی از محیط‌های کاری، این پیام می‌خواهد منتقل شود که کارکنان آن محیط، “شایسته‌ترین” ها هستند. پیام مخفی این نوع ریزپرخاشگری ممکن است این باشد که افراد متعلق به گروه‌های اقلیت به هر دلیلی جزو شایسته ها نبودند. به عنوان مثال، عباراتی از این دست را در نظر بگیرید که به یک خانم رنگین پوست که موفق به استخدام در یک محیط کاری نشده است، به قصد نصیحت و یا توصیف محیط کاری، گفته شود:

“هرکسی زحمت بکشه حتما موفق میشه”· “اینجا جنسیت و نژاد در استخدام نقشی نداره”.

در این صورت، پیام پنهان چنین جملاتی این است که زنان یا رنگین‌پوستان برای آنکه به حقشان برسند باید بیشتر زحمت بکشند و اگر تاکنون به حقشان نرسیده‌اند، احتمالا شایسته نبوده‌اند.

– تحقیر افراد دارای معلولیت: “آخی؛ نازی”

برخی رفتارها و عبارات می‌تواند به نکوهش افراد دارای معلولیت منجر شود. در این نوع ریزپرخاشگری، فرد دارای معلولیت فردی تعریف می شود که کارکرد فیزیکی و ذهنی “پایین‌تری” از انسان های “معمولی” دارد. برخی افراد در مواجهه با افراد دارای معلولیت مثلا یک فرد نابینا، با صدای کوتاه یا بلندتر از معمول، صحبت می‌کنند و از چشم‌انداز خودشان “رعایت” حال آنها را می‌کنند، غافل ازینکه پیام این رفتار تحقیرآمیز است. مثال دیگری از این نوع ریزپرخاشگری استفاده از عبارت‌هایی است همچون:

“آخی” “نازی” “طفلی” “عزیزم”

در مواجهه با افراد معلول و بویژه کودکان دارای معلولیت. در این نوع ریزپرخاشگری، گوینده به گمان خود به ابراز محبت می‌پردازد اما حقیقت پیام چیزی جز نکوهش و ترحم نیست.

فهرست انواع ریزپرخاشگری و مثال‌های آن در این نوشته کوتاه نمی‌گنجد. ایجاد عذاب وجدان،پایین‌تر دانستن درجه شهروندی و نکوهش شغل مخاطب چند نمونه دیگر از انواع ریزپرخاشگری بر اساس هدف پیام‌ است؛ اما آنچه در همه ریزپرخاشگری‌ها وجود دارد، برتری‌جویی گوینده و قرار دادن خود در موقعیت فرادست و تحقیر مخاطب در موقعیت فرودست است؛ مکانیسمی که باعث می‌شود کلیشه های تبعیض آمیز بشدت تقویت شوند.

از آنجا که معمولا ریزپرخاشگری ظاهر ناخوشایندی ندارد، ممکن است فارغ از عواقب ناگوارش بدل به گفتار و رفتار عادی شود.

ریزپرخاشگری در اکثر فرهنگ‌ها و زبان‌ها کم و بیش وجود دارد. با شناسایی و مطالعه بیشتر درباره ریزپرخاشگری، می‌توان از توهین و سرزنش و ایجاد احساس ناخوشایند در دیگران بخصوص وقتی غرضی در میان نیست، جلوگیری کرد.

این مساله به افزایش احترام متقابل و رواداری فارغ از رنگ پوست، جنسییت، ملیت، ناتوانی جسمی، لهجه، شغل، زبان و مذهب منجر خواهد شد.

نوشته :

بهمن شهری

پژوهشگر فرهنگ و آموزش در دانشگاه اهایو